والد کنترلگر مفهومی است که به تازگی بسیار بیشتر از قبل به آن پرداخته میشود و به مادر و پدرهایی اطلاق میشود که با رد ایدههای فرزندان خود تلاش مکنند آنها را قدرتمند سازند. آنها همچنین فرزندشان را به انجام کارهایی خلاف خواست خود مجبور میکنند و جایی برای تفاوتهای فردی نمیگذارند.
اکثر کودکان و حتی بزرگسالان بر این باورند که والدین آنها بیش از حد آنها را از انجام کارها منع میکنند و اجازه نمیدهند که کار خودشان را انجام دهند؛ در بعضی موارد این موضوع کاملا صحت دارد، ما این بار به سراغ مفهوم والدین کنترلگر رفتهایم و میخواهیم بدانیم که اینگونه والدین چه علائم و نشانههایی دارند.
والد کنترلگر مفهومی است که به تازگی بسیار بیشتر از قبل به آن پرداخته میشود و به مادر و پدرهایی اطلاق میشود که با رد ایدههای فرزندان خود تلاش مکنند آنها را قدرتمند سازند. آنها همچنین فرزندشان را به انجام کارهایی خلاف خواست خود مجبور میکنند و جایی برای تفاوتهای فردی نمیگذارند.
در ابتدا بگوییم که دلایل مختلفی وجود دارند که باعث ایجاد کنترل گری در والدین میشوند. به طور مثال، والدین کمال گرا و یا والدینی که از اشتباهات فرزندان خودشان میترسند، به والدین کنترل گر تبدیل میشوند. در واقع، این افراد سعی میکنند تا با کنترل کردن کودکان خودشان، از آسیب دیدن آنها جلوگیری کنند.
والدین کنترل گر
کنترل کردن فرزندان و تربیت آنها با این روش، یک سبک خاص از تربیت فرزندان است. در این حالت، یکی از والدین و یا هر دوی آنها، تمامیاقدامات و فعالیتهای فرزند خود را زیر نظر دارند. این والدین معمولا قوانین مشخصی را برای هر یک از فرزندان تعیین میکنند. برخلاف باورهای رایج، ممکن است که والدین کنترل گر نسبت به نیازهای فرزند خودشان بیتوجه باشند و حتی رفتارهای آنها برای فرزندانشان مضر خواهد بود.
برخی از والدین کنترلگر همزمان با بزرگ شدن فرزند خودشان، این رفتار را رها میکنند؛ اما برخی از آنها نیز حتی این رفتار را تا بزرگسالی فرزند خود ادامه میدهند.
انواع کنترل والدین
والدین کنترل گر معمولا با روشهای مختلفی اقدام به کنترل کودکان، نوجوانان و بزرگسالان میکنند. این والدین میتوانند بر روی رفاه و رفتارهای عاطفی کودکان، کاهش استقلال، کاهش توانایی حل مساله در کودک و کنترل استرس، تاثیر بگذارند. در ادامه سه سبک مختلف کنترلگری والدین را توضیح میدهیم.
کنترل روانی
این روش از کنترل والدین، بیشتر با وادار کردن جوانان به اطاعت شناخته میشود. والدین کنترل گر با کنترل روان فرزندان خودشان، تلاش میکنند آنها را به انجام کاری که میخواهند وادار کنند. این دسته از والدین معمولا به این روشها متوسل میشوند: باجگیری عاطفی، گروکشی عاطفی، بی اعتبار کردن احساسات و … . این رفتار در سنین بزرگسالی فرزندان، به بیاعتباری والدین، وابستگی شدید فرد به والد، حذف آنها از روندهای تصمیمگیری و … میانجامد.
کنترل بیش از حد
برخی از والدین کنترل گر با سبک کنترل بیش از حد، فرزندان خود را تحت فشار قرار میدهند. در این سبک، والدین فرزندان خود را تحت تاثیر میزان زیادی عشق، حمایت و محبت قرار میدهند، به این ترتیب، فرد با میزان بالایی از توجه پرورش مییابد و در نتیجه، در موقعیتهایی که این حد از توجه و کنترلگری برایش وجود نداشته باشد، دچار آشوب ذهنی میشوند و مجددا به دنبال یک فرد کنترلگر میگردند.
کنترل رفتار
یکی دیگر از سبکهای کنترل گری والدین، کنترل رفتار فرزندان است. کنترل کردن رفتار کودک، باعث کاهش استقلال کودک میشود و بر روی رشد عاطفی و اجتماعی او اثر میگذارد.
نشانههای والدین کنترل گر
همه والدین دوست دارند از فرزند خودشان مراقبت کنند و آنها را از اشتباهات رایج دور نگه دارند. اما برخی از والدین، کنترل کردن فرزندان را به صورت غیر ارادی و غیرمعمول انجام میدهند و دارای نشانههای والدین کنترل گر هستند که عبارتند از:
والدین کنترل گر همیشه در مورد فرزند خود نظر میدهند
والدین کنترل گر معمولا به فرزندان خودشان توصیه میکنند که چه چیزی بخورند، چه لباسی بپوشند، چه مسیر شغلی بروند. این والدین همیشه در مورد رفتارها و اقدامات فرزند خودشان نظر میدهند و سعی میکنند که بچههای خود را برای داشتن نظری متناسب با نظر خودشان متقاعد کنند.
شاید داشتن والدین کنترل گر که همیشه روی فرزندان خودشان تسلط دارند در کودکی و نوجوانی، اذیتکننده نباشد؛ اما همزمان با رشد فرزند، این رفتارهای والدین میتوانند برای فرد بزرگسال بسیار مضر و طاقت فرسا باشند.
والدین کنترل گر همیشه مسئولیتهای فرزندشان را به او یادآوری میکنند.
ممکن است فرزندان بزرگ شده باشند و بتوانند درک کنند که چه زمانی نیاز به تمیز کردن اتاق خودشان یا رفتن سراغ درسها و نوشتن تکالیف دارند؛ اما والدین کنترل گر، همیشه سعی میکنند که وظایف فرزندان را به آنها یادآوری کنند.
این والدین حریم خصوصی برای فرزندان تعیین نمیکنند.
ممکن است برخی از والدین به دلیل داشتن شخصیت و رفتار سلطهجویانه، حریم خصوصی فرزند خودشان را نقض کنند. این والدین ممکن است که فرزندان خود را در اینستاگرام و هر نوع شبکه اجتماعی دیگر زیر نظر بگیرند یا به تماسهای تلفنی فرزند ۲۰ ساله خودشان پاسخ دهند.
والدین کنترل گر، هیچ حریم خصوصی را برای فرزندان خودشان در نظر نمیگیرند. البته باید در نظر داشت که بین مدیریت تربیت والدین برای استفاده از شبکههای اجتماعی با کنترل بیش از حد آنها بسیار تفاوت وجود دارد.
والدین کنترل گر، معمولا نامهربان و بی توجهاند.
والدین کنترل گر ممکن است از لحاظ مالی بهترین امکانات را در اختیار فرزندشان قرار دهند. اما این والدین معمولا به علت مشغلههای فکری و کاری و عدم تمایل به از دست دادن کنترل تربیت کودک خودشان، علاقهای به همدلی کردن با فرزندشان ندارند.
این والدین به طور کامل فرزند خودشان را کنترل میکنند.
والدین کنترل گر همیشه سعی میکنند که علایق فرزند خودشان را نادیده بگیرند و آن کاری را انجام دهند که خودشان دوست دارند. به طور مثال، والدینی که شما را برای خوردن غذایی که دوست ندارید اجبار میکنند، احتمالا در گروه والدین کنترل گر قرار میگیرند. این کنترلگری در شرایطی است که موضوع جزو خط قرمزها و ارزشهای خانواده قرار ندارد و شاید در جزئی ترین موارد این اصرار از سوی والد وجود دارد. در هر صورت باید در نظر داشت که لازم است تعادلی میان خواستههای کودک و تاکید والدین بر انجام کارها به روشی خاص وجود داشته باشد. به این ترتیب، کارها با حال خوب و لذت بردن کودک همراه میشوند و در نتیجه ارزشها نیز برای او درونی میشوند و در نبود حضور والدین نیز همین روند را ادامه میدهند.
والدین کنترل گر باعث احساس دِین در فرزندان میشوند.
والدین کنترل گر همیشه به فرزند خودشان یادآوری میکنند که برای او چه کارهایی انجام دادهاند. با این کار فرزندان خود را مجبور میکنند که برای دینی که بر گردنشان دارند، همان کاری را انجام دهند که خودشان دوست دارند.
این والدین برای مهربانی و محبت خودشان شرط میگذارند.
والدین کنترل گر معمولا برای عشق و محبت خودشان شرط میگذارند. مثلا عادیترین اعمال خود را منوط به انجام کاری از سوی فرزندشان میکنند. مثلا، “اگر غذایت را نخوری، دوستت ندارم” یا “اگر مشقهایت را زود بنویسی، اجازه میدهم غذا بخوری.” یا …
والدین کنترل گر، خیلی زود عصبانی میشوند.
وقتی کاری که والدین کنترل گر میخواهد، انجام نمیشود، آنها خیلی زود عصبانی میشوند. حتی این والدین ادعا میکنند که عدم پیروی از دستورات آنها باعث آسیب روحی خودشان شده است: “اینقدر اذیتم کردی که سردرد گرفتم!” یا ” اینقدر از صبح دویده که عصبیام کرده!”
این والدین خطای فرزند خودشان را بزرگ میکنند.
والدین کنترل گر از کوچکترین اشتباه فرزند خودشان ناامید میشوند. این والدین همیشه اشتباهات فرزند خود را به او یادآوری میکنند تا بتوانند فرزند خودشان را متقاعد کنند که هر چیزی اتفاق افتاده، به دلیل عدم گوش دادن به حرفهای آنها بوده است.
روشهای کنترل گری والدین
بسته به اینکه والدین کنترل گر، از چه روشی برای کنترل کودک و فرزند خودشان استفاده میکنند، ممکن است فرزندان تجربیات و احساسات متنوعی از کنترل والدین خودشان داشته باشند. به طور کلی، دو روش برای کنترل گری والدین وجود دارند که عبارتند از:
کنترل بیرونی :
کنترل بیرونی فرزندان به معنای روش کنترل به صورت آشکار است. روشهای مختلفی برای کنترل بیرونی فرزندان وجود دارند که عبارتند از فریاد زدن، کتک زدن، تنبیه و تمجید کردن. کنترل بیرونی والدین سبب میشود که آنها پرخاشگر و مستبد به نظر برسند.
کنترل درونی:
یکی دیگر از روشهای کنترل گری والدین، کنترل درونی فرزندان است. در این روش، از تکنیکهای خاصی استفاده میشود تا شرایط روحی کودک هدف گرفته شوند. در واقع، والدین سعی میکنند که برای به کرسی نشاندن حرفهای خودشان، احساس شرم و گناه در فرزند خودشان ایجاد کنند.
.
آسیبهایی که والدین کنترل گر به فرزندان خود وارد میکنند:
والدین کنترل گر ممکن است به دلیل کنترل بیش از حد فرزند خودشان، باعث کاهش احساس رفاه کودک شوند و یا تمایل به زندگی خانوادگی را در او کاهش دهند. همچنین، این والدین ممکن است با کنترل کردن بیش از حد فرزند خودشان، تاثیر بدی روی روان او بگذارند و از تصمیمگیری درست، حل مسئله توسط کودک و … جلوگیری کنند.
فرزندان والدین کنترل گر، ممکن است مجبور شوند تا به اقتدار و استبداد والدین خودشان تسلیم شوند. به همین خاطر، معمولا این افراد با ناراحتیهای عاطفی بزرگ میشوند. والدین کنترل گر میتوانند تاثیرات بدی روی رفتارها، روان کودکان و فعالیتهای آنها بگذارند.
از جمله عوارض کنترل گری بیش از حد والدین، عبارتند از:
وابستگی بیش از حد
نافرمانی
بزهکاری
علائم اضطراب
علائم افسردگی
احساس ناامنیهای عاطفی
داشتن ادراک منفی از خود
اعتماد به نفس پایین
بی نظمیعاطفی
عدم امکان درک احساسات درونی
چطور پدر و مادر کنترلگری نباشیم؟
اگر بخواهیم صادق باشیم، باید بگوییم که هیچ مزیتی برای والدین کنترل گر بودن، وجود ندارد. اگر شما یک مادر کنترلگر هستید، باید بدانید که با این رفتار شما، احتمالا فرزندتان از شما دوری میکند. این موضوع باعث میشود که فرزندان کارهای مهم خودشان را به والدین توضیح ندهند تا احساس استقلال بیشتری کنند. به همین خاطر، روابط خانوادگی میان والدین کنترل گر و فرزندان بسیار کاهش پیدا میکنند، مگر اینکه تغییراتی در رفتار والدین کنترلکننده کودکان ایجاد شوند.
اما برای اینکه بتوانید پدر و مادر کنترل گری نباشید، باید بدانید که چه چیزی باعث میشود شما به یک والدین کنترل گر تبدیل شوید؟ واقعیت این است کهترس عامل اصلی به وجود آمدن این رفتار است. بسیاری از والدین به دلیل اینکه میترسند فرزندشان اشتباه کند، آسیب ببیند و یا مشکلی برای او پیش بیاید، رفتار کنترل گری دارند.
بنابراین، باید اول از همه بتوانید ترس خود را کنترل کنید. اگر احساس میکنید قادر به کنترل کردن ترس خودتان نیستید، میتوانید با یک روانشناس صحبت کنید. والدین کنترل گر باید بتوانندترسهای خودشان را شناسایی کنند و سپس آنها را با کمک روشهای مناسب، مهار کنند.
شما به عنوان یک پدر و مادر خوب، باید به یاد داشته باشید که اشتباهات و دردها مهمترین معلمان زندگی ما هستند. بنابراین، نمیشود با مراقبت از کودکان در برابر اشتباهات و دردها، آنها را خوب تربیت کنیم و انتظار داشته باشیم که فرزندان در آینده به یک فرد موفق، قوی و مستقل تبدیل شود.
سخنی با پدر و مادران کنترل گر
اگر در گذشته، والدین شما، شما را کنترل میکردند؛ نیازی نیست که این چرخه نسل به نسل منتقل شود. از همین حالا، کنترل گری والدین را قطع کنید تا در آینده نیز فرزندان شما این روش را برای تربیت فرزند خودشان در نظر نگیرند. ما باید به عنوان والدین به فرزند خودمان یاد دهیم که چگونه دیگران را دوست داشته باشند و به خودشان اعتماد کنند. اگر رفتار کنترل گری والدین اصلاح نشود، ممکن است که در آینده رابطه میان فرزند و مادر و پدر دچار مشکلات زیادی شود.