مسئولیت پذیری یعنی قابلیت پذیرش و به عهده گرفتن کاری که از کسی خواسته شده است. یکی از بزرگ ترین دغدغه های والدین تقویت حس مسئولیت پذیری در کودکان است.
همه ی ما می خواهیم در دنیایی زندگی کنیم که مردم یاد گرفته اند مسئولیت پذیر باشند، دنیایی که در آن مردم از مسئولیت های خود به عنوان یک شهروند، شانه خالی نمی کنند. برای داشتن چنین دنیایی، بهتر است از همان ابتدا حس مسئولیت پذیری در کودکان را تقویت کنیم تا در آینده انسان مسئولیت پذیری باشند. همچنین یاد گرفتن عادات و آداب صحیح، توسط کودکان از سنین پایین، بسیار ماندگارتر و با ارزش تر در ذهن بچه ها باقی می ماند. مسئولیت پذیر بودن باعث می شود فرد در جامعه پررنگ تر حضور یابد. روابط اجتماعی بالاتری داشته باشد و زندگی خود را بهتر مدیریت کند و نظم بهتری داشته باشد. اعتماد به نفس و شهامت نیز در فرد به وجود آمده و باعث افزایش عزت نفس او نیز می شود. یادمان نرود که مسئولیت پذیری یک عنصر برجسته در موفقیت انسان است و نشان دادن احساس مسئولیت یک امر ذاتی نیست.
برای آنکه فرزندمان آدمی مسئولیت پذیر از کار دربیاید چه می‌توانیم بکنیم؟ از چه سنی می‌شود روی مسئولیت‌پذیری کودک کار کرد؟
طبیعتاً هر پدر و مادری دوست دارد فرزندش آدمی مسئولیت‌پذیر بار بیاید، ولی هر کسی برداشت خودش را از این ویژگی دارد. مسئولیت‌پذیر بودن می‌تواند یادآور چنین خصوصیاتی باشد: قابل اتکا بودن، تمام تلاش خود را کردن، پاسخگو بودن، پذیرفتن اشتباهات خود و هوای تیم را داشتن. به‌هرحال تعریف مسئولیت‌پذیری هرچه که باشد‌، داشتن چنین ویژگی‌هایی در موفقیت بچه‌ها در خانه، مدرسه و هر جای دیگری، نقش پررنگی بازی می‌کند.
شاید یکی از مهم ترین مراحل مسئولیت پذیری، برعهده گرفتن مسئولیت برآورده کردن نیازهای خود است! یعنی فرزند ما زا زمانی که آغاز می کند باید یاد بگیرد که چه نیازهایی دارد، نشانه های هر نیاز را بداند (احساس تشنگی، کسالت، بی حوصلگی و …)، نام هر یک را بشناسد و بتواند آن را به دیگران اعلام کند.
بدین ترتیب، فرزند ما حتی در سال اول زندگی خود می تواند اعلام کند که گرسنه است و دیگر نیازی به حدس زدن نیازهای او زا سوی دیگران نخواهد بود. 
 

مسئولیت‌پذیری در کودکان چگونه شکل می گیرد؟

یک راه عالی برای ایجاد و تقویت مسئولیت پذیری در کودکان، سپردن کارها و وظایف مختلف به آن‌ها، آن‌هم به‌شکل منظم، است؛ مخصوصاً امور روزانه خانه و خانواده. شاید انجام این کار برای والدین، به‌ویژه ما که دوست داریم همواره همراه کودکانمان باشیم، سخت باشد و به‌ خاطر آن احساس عذاب وجدان بکنیم، ولی نباید چنین احساسی داشته باشیم. این رفتار هم باعث کمک به خانواده می‌شود و هم به نفع خود بچه‌ها است.
 

آموزش مسئولیت پذیری به کودکان از چه سنی آغاز شود؟

مسئولیت‌پذیری را می‌شود از همان ماه‌های اول زندگی به کودک یاد داد. اگر چند فرزند دارید، می‌توانید به هرکدام از آن‌ها، بسته به سنشان، گروهی از کارهای خانه را بسپارید.
نمونه‌هایی از کارهای پیشنهادی برای سنین مختلف از این قرار است:
  • سنین پیش از دبستان (چهار و پنج سالگی)
    • آوردن وسایلشان از داخل اتومبیل
    • جمع کردن سفره غذا (با نظارت شما)
    • جفت کردن جوراب‌های تمیز
 
  • از کودکستان و پیش‌دبستانی تا کلاس سوم
    • جارو کشیدن با جاروبرقی
    • تا زدن لباس‌های شسته‌شده
    • خالی کردن ماشین ظرفشویی
    • جمع کردن زباله‌ها از سطل‌های گوشه‌ و کنار خانه
    • شستن ظروف سبک و غیرشکستنی
 
  • از هشت تا دوازده سالگی
    • شستن ظرف‌ها یا چیدن ظروف داخل ماشین ظرفشویی
    • تمیز کردن حمام/دستشویی (با نظارت شما)
    • کار با ماشین لباسشویی
    • رسیدگی به حیاط و گل‌ و گیاه‌های باغچه
    • پختن 3 مدل غذا برای اعضای خانواده (مثل املت، ماکارونی و استامبولی پلو)
 
  • دوران نوجوانی
    • خرید اقلام روزمره
    • کمک به شستن ماشین
    • دم در یا سر کوچه گذاشتن زباله‌ها
    • آماده کردن غذاهای ساده
 

روش های آموزش مسئولیت پذیری به کودکان

برای اینکه مسئولیت پذیری را به فرزندتان آموزش دهید می‌توانید از راه‌های زیر کمک بگیرید. فقط حواستان باشد که بیشتر روی احساس مسئولیت دادن به او تمرکز کنید تا اینکه انتظار بی‌ کم‌ و کاست بودن کارش را داشته باشید.
 
این‌ها تعدادی از روش‌های آموزش مسئولیت پذیری به کودکان هستند:
فلسفه کارها را برایش توضیح دهید:
اینکه به کودک دلیل انجام کاری را، در حد فهمش، توضیح دهید، می‌تواند خیلی روی میل او به همکاری تاثیر داشته باشد. مثلا اگر می‌خواهید آب‌دادن به گل‌ و گیاه را به او بسپارید، می‌توانید درباره نیاز گیاه به آب برایش توضیح بدهید. خلاصه از چنین جملاتی پرهیز کنید: «چون من می‌گم!»، به‌خاطر آنکه برای بچه‌ها مهم است که کارشان، جدا از بزرگ یا کوچک بودنش، ارزش داشته باشد.
 
روند کار را خوب و واضح توضیح بدهید:
پیش از آنکه کاری را برای اولین بار به فرزندتان بسپارید، برای توضیح دادن آن وقت کافی بگذارید تا بداند که چطور باید انجامش بدهد. بعضی جاها باید از کلی‌گویی پرهیز کنید و دنبال انجام کامل کار در یک نوبت هم نباشید؛ مثلا اگر به دلبندتان بگویید که همه اسباب‌بازی‌هایش را جمع کند، شاید برایش سخت باشد. می‌توانید آن‌ها را دسته‌بندی کنید و مثلا از لگوها شروع کنید و بگویید بعد سراغ پازل‌هایش برود. یا برای رخت‌ چرک‌ها، سه سبد کنار بگذارید: یکی برای لباس‌های مشکی و تیره، یکی برای رنگی‌ها و دیگری برای سفید رنگ‌ها. 
ضمناً به کودک کمک کنید که لیست کارهایش را اولویت‌بندی کند. می‌توانید کارهای مهم‌تر را در بالای لیست برایش بنویسید.
 

مسئولیت دادن را از سنین پایین شروع کنید 

سعی کنید مسئولیت دادن را هرچه زودتر برای فرزندتان آغاز کنید. از همان دو-سه سالگی می‌توانید شروع به این کار بکنید و مثلاً جمع کردن اسباب‌بازی‌ها را به او بسپارید. با بزرگ شدنش، می‌شود موارد پیچیده‌تری را برایش در نظر گرفت. اتفاقا انجام کارهای چالش‌ برانگیز می‌تواند به او احساس رضایت بیشتری بدهد که همین، علاقه او را به کمک کردن بیشتر می‌کند. این برنامه بلندمدت و تدریجی بسیار بهتر از آن است که ناگهان با ورود کودک به دوران نوجوانی، کوهی از مسئولیت‌های ریز و درشت را روی سرش بریزیم.

جایزه و تشویقی بدهید

هیچ‌کس از اینکه ساعت‌ها کار کند، ولی فایده یا نتیجه‌ای برایش نداشته باشد، خوشش نمی‌آید. می‌توانید در ازای انجام درست بعضی از کارها (تاکید می کنیم، فقط بعضی از کارها!) برای او مبلغی را در نظر بگیرید. یعنی لازم است این طور فکر کنیم که او وظیفه دارد که خانه را هر هفته جارو بزند، اما اگر بلوزهای بابا را هم اتو بزند، به ازای هر بلوز، مبلغی به پول تو جیبی اش اضافه شود.
فواید آموزش مسئولیت پذیری به کودکان
آموزش مسئولیت پذیری به کودکان هم برای الانِ آن‌ها خوب است و هم برای آینده‌شان.
بعضی از فواید آموزش مسئولیت پذیری به بچه ها این‌ها هستند:
  • افزایش عزت‌نفس:کودکانی که مرتباً در کارهای خانه مشارکت می‌کنند، عزت‌نفس بیشتری دارند. زمانی که کودک خودش را وقف خانواده می‌کند و مثلا ظرف‌ها را می‌شوید، احساس خوبی پیدا می‌کند. هرچه نباشد، تمیز بودن آشپزخانه مسلماً برای همه مهم است.
  • بهبود مهارت کار گروهی:اغلب اوقات بچه‌هایی که گوشه‌ای از وظایف خانواده بر دوش آن‌ها است، احساس تعلق‌خاطر بیشتری نسبت به آن دارند و درک بهتری از هویت خود پیدا می‌کنند. زمانی که تمام اعضای خانواده در کنار هم برای کاری مثل مرتب کردن حیاط تلاش می‌کنند، پیوند میانشان قوی‌تر می‌شود.
  • یادگیری مهارت‌های زندگی:انجام کارهای خانه به بچه‌ها کمک می‌کند تا مهارت‌های زندگی را یاد بگیرند. طبیعتاً کارهایی مثل جمع کردن رخت‌چرک‌ها را در مهدکودک و مدرسه یادشان نمی‌دهند؛ آن‌ها را باید در خانه فرا گرفت.
  • وجدان کاری قوی:اینکه بچه‌ها این ویژگی را از سنین پایین یاد بگیرند، بی‌اندازه ارزش دارد. این‌طوری در آینده، معلم‌ها و رؤسای آن‌ها بیشتر از تلاش‌هایشان تقدیر خواهند کرد. این خصوصیت ممکن است باعث شود که فرزندتان از همان دوران نوجوانی دنبال کار پاره‌وقت بگردد.
  • مراقبت بهتر از اموال خود:کودکانی که مسئولیتی به آن‌ها سپرده می‌شود اغلب یاد می‌گیرند که باید از اموال و وسایل‌شان به‌خوبی مراقبت کنند. آن‌های همچنین بیشتر حواس‌شان به بی‌نظمی و ریخت‌وپاش‌هایشان خواهد بود، اگر بخشی از تمیزکاری خانه روی دوش آن‌ها باشد.
  • توانایی دنبال کردن دستورالعمل‌ها:سپردن کارهای خانه راه بسیار خوبی است تا به بچه‌ها آموزش دهیم که چطور باید دستورالعمل‌ها را دنبال کنند. از کارهای ساده شروع کنید و بعد به سراغ کارهای پیچیده‌تر بروید که باید در چند مرحله انجام شوند.

پیامدهای عدم آموزش مسئولیت پذیری به کودکان

حالا اگر مسئولیت پذیری را به کودکان یاد ندهیم، انتظار چه پیامدهایی را باید داشته باشیم؟ خب، همین فوایدی را که برای مسئول بار آوردن بچه‌ها مطرح کردیم در نظر بگیرید؛ آموزش ندادن مسئولیت‌پذیری به آن‌ها می‌تواند باعث شود که آن‌ها از این فواید محروم بمانند یا حتی از همان سطحی که هستند افت هم بکنند.
 کمبود عزت‌ نفس، ناتوانی در انجام کار گروهی، ضعف در مهارت‌های زندگی و عجز در انجام کارهای روزمره، مشکل در محیط کار به‌خاطر ضعف وجدان کاری، بی‌تفاوتی نسبت به حفظ دارایی‌ها و اموال و احتمالا به باد دادنشان و ناتوانی در دنبال کردن روند اصولی کارها، بخشی از پیامدهای عدم آموزش مسئولیت پذیری به کودکان هستند.
تنبلی، خودپسندی و بی‌تفاوتی به دیگران هم از عواقب احتمالی دیگری هستند که ممکن است در زمان حال یا آینده، گریبان دلبندانمان را بگیرند. به‌طور خلاصه، اگر این مهم را به فرزندان‌مان یاد ندهیم، نباید انتظار چندانی داشته باشیم که در بزرگسالی به آدم‌های مسئولیت‌پذیر و قابل‌ اتکایی تبدیل شوند.
در مواجه شدن با چنین کودک یا نوجوانی باید سعی کنیم که تا حد امکان از نصیحت‌های مستقیم و اصطلاحا بالای منبر رفتن دوری کنیم. چنین رفتاری باعث می‌شود او تحریک به واکنش بشود و می‌تواند به بی‌مسئولیتی او بیشتر دامن بزند. درعوض مسئولیت کارهای خودتان را بر عهده بگیرید؛ نه اعمال فرزندتان را. سعی کنید او را در برابر عواقب منطقی رفتارش قرار دهید.
مثلاً اگر نوجوانی عادت دارد که دیروقت به خانه برگردد و انتظار دارد هر زمانی که رسید شامش آماده باشد، خیلی از پدر و مادرها ممکن است از او گلایه کنند و سراغ نصیحت و سرزنش بروند که چرا از قبل اطلاع نداده، ولی در همان‌ حال سفره را برای او بچینند.
در چنین وضعیتی شاید کار بهتر آن باشد که به او بگویید اگر تا قبل از ساعت مثلا ۵ عصر به شما خبر ندهد، نمی‌توانید برایش شام درست کنید. و پای حرفتان هم بمانید؛ بدون هیچ نصیحت کردن و شکوِه کردنی. این رفتار شاید برایتان سخت باشد، ولی این‌طوری او می‌فهمد که باید برخورد بهتری با شما داشته باشد. البته هدف اصلاح او نیست و قرار هم نیست بشود کسی را اصلاح کرد، ولی هدف آن است که او به شما و اصولتان احترام بگذارد. 
 
منابع:
cremedelacreme
empoweringparents
https://www.sabzabibaby.com/