کلاس‌های تابستانی را با شوری وصف‌ناپذیر آغاز کردیم و با گرمای تابستان مسافر دل‌های خویش شدیم تا چیزی که در خود نهفته داشتیم را کشف کنیم، چیزی که شاید خوب به صدایش گوش نداده‌ایم.

در کنار کلاس‌های ورزشی و داشتن تحرک و بدنی سالم، کلاس‌هایی داریم که سه مسیر رشد را پیش رویمان قرار می‌دهند. سه راهی که ما را به خودمان، به دیگران، و به صلحی درونی می‌رساند.
نخست، دخترانگی.

دختر بودن نه به‌معنای نقش، که به‌معنای نیرو.
نیرویی برای پرورش، برای آفرینش و برای ساختن خانه‌ای که ستون‌هایش از آگاهی، مهر و قدرت است.
می‌خواهیم دختر را، نه در سایه‌ی انتظار، بلکه در روشنای توانمندی ببینیم.
دخترانی که در جایگاه مادری، هم مربی‌اند، هم الهام‌بخش، هم نقطه‌ی آغاز تغییر.
دوم؛ نگاهی که صرفاً نمی‌بیند، بلکه می‌فهمد.

ما می‌آموزیم که چگونه چشم دل را باز کنیم، تا ظرافت‌های هستی را در رفتار و احساس، در سکوت یک لحظه و حتی در جنبش برگ‌ها ببینیم.
مشاهده‌گری یعنی تمرینِ حضور، یعنی دیدن جزئیات، شنیدن نشنیده‌هاو فهمیدن آن‌چه ناگفته مانده.

و سوم، درک دیگری؛ رسیدن به صلح، از مسیر فهمیدن.
ما می‌خواهیم جهانی بسازیم که در آن، هر یک از دختران بتوانند خودشان را در آینه‌ی دیگران ببینند.
درک، یعنی دیدن فراتر از ظاهر، پذیرفتن تفاوت ‌ها و همدل شدن با تجربه‌ی انسانی دیگر.
یعنی من، بتوانم خودم را بفهمم و ریشه‌های خشم و شادی‌ام را بشناسم.
جامعه‌ام را ببینم …
و زمین را درک کنم …
ما باور داریم صلح، محصول همین آگاهی‌ست.

در سلاله، تابستان را نه فصلی گذرا، که فصل ریشه‌دوانی می‌دانیم.
ما کاشتن را تمرین می‌کنیم؛ کاشتن دانایی در دل، و مهر در رفتار.

سلاله، جایی برای شکفتن دوباره.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید