در دل من چیزی ست مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح …
و چنان بی تابم که دلم می‌خواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه …
دورها آوایی است که مرا می‌خواند …